انسان، حیوان آموزش پذیر
تمام تفاوت انسان با گونه های دیگر و شبیه به خود را در آموزش پذیری انسان می توان خلاصه کرد. یادگیری و آموزش باعث شده است مغز انسان به نسبت اقوام نزدیک به خود بیشتر رشد کند و رشد مغز هم تغییرات دیگر را رقم زده است.
اگر بخواهیم آنچه در زندگی لازم است یاد بگیریم را به محک تجربه بدست بیاوریم، نه تنها درصد خیلی کمی از آن را موفق به یادگیری می شویم که برای همین درصد کم هم احتمالا ده برابر عمر متوسط یک انسان به زمان نیاز داریم.
متاسفانه ما انسانها اغلب این موضوع را فراموش می کنیم و در هر زمینه ای ابتدا به سراغ تجربه می رویم، بعد آموزش. یادگیری از طریق تجربه نه تنها زمان بر که خیلی هم هزینه بر است. گاهی برای فهمیدن یک موضوع ممکن است تمام هستی مان را از دست بدهیم.
فکر می کنیم می دانیم ولی نمی دانیم
ما حتی برای ساده ترین چیزها در زندگی هم به آموزش نیاز داریم. چیزهایی که فکر می کنیم از کودکی در خانواده و محیط آموزشی یاد گرفته ایم ولی متاسفانه یاد نگرفته ایم. تقریبا هیچکدام از ما نه در خانه و نه مدرسه آموزش چگونگی ارتباط موثر و درست و حسابی با یکدیگر را ندیده ایم. ولی فکر می کنیم کاملا به آن مسلطیم. موضوعات از این دست زیاد است: نظم شخصی، حل تعارض، کنترل خشم، عشق ورزیدن، انضباط مالی، شناخت خود، خطاهای مغزی و ده ها موضوع دیگر…
من اخیرا بصورت اتفاقی از طریق یکی از دوستان با یک دوره نویسندگی به نام سمپوزیم نویسندگی آشنا شدم و شرکت کردم. تا آن موقع اصلا احساس نکرده بوده که به آموزش نویسندگی نیاز دارم. چون می توانستم بنویسم فکر می کردم نیاز به آموزش نویسندگی ندارم. مثل کسی که فکر می کند چون می تواند صحبت کند، ارتباط موثر هم می داند. ولی در دوره متوجه شدم چقدر به آن نیاز داشته ام ولی خودم خبر نداشتم.
حرف آخر: در زمینه هایی که دوست دارید بهتر شوید ولی رضایت ندارید حتما در آموزش مربوط به آن شرکت کنید. در زمینه هایی که فکر می کنید خوب هستید هم حتما به آموزش نیاز دارید. چون هنوز جای پیشرفت و بهتر شدن دارید.
دیدگاهتان را بنویسید