اگر در رسیدن به هدف شکست بخورم
یکی از دلایلی که باعث می شود افراد هدف گذاری نکنند احتمال شکست خوردن در آن است. وقتی در رسیدن به هدفی شکست می خوریم چه اتفاقی برای ما می افتد. اگر ما همه تلاش مان را برای رسیدن به هدف انجام داده باشیم تقریبا وظیفه خود را انجام داده ایم. چه به نتیجه برسیم و چه نرسیم.
شکست یا پیروزی در اهداف در کنترل کامل ما نیست
اهداف در دنیای بیرون قرار دارند و عوامل زیادی بر موفقیت یا شکست آنها تاثیر می گذارند. بنابراین صرف خواست و تلاش ما تضمین کننده رسیدن به هدف نیست. یادم می آید در اواسط دهه هشتاد یکی از همکارانم را خیلی ناراحت دیدم. دلیلش را پرسیدم گفت پولهایم را جمع کرده بودم که خانه بخرم ولی درست موقعی که داشتم دنبال خانه می گشتم یکباره قیمت ها دو برابر شد و دیگر نمی توانم خانه دار شوم.
از این مثالها فراوان می توان زد. مثلا:
- کشتی گیری که سی ثانیه مانده به پایان کشتی فینال قهرمانی جهان آسیب می بیند و بازی برده را با باخت عوض می کند.
- کشاورزی که یک هفته قبل از برداشت، محصولش با سیل زیر آب می رود.
- یا دانش آموزی که صبح امتحان کنکور مریض می شود و تلاش یک ساله اش باد هوا می شود.
مسیر رسیدن به هدف مهمتر است یا نقطه پایان
گفتیم پیروزی یا شکست در رسیدن به اهداف کامل در اختیار ما نیست. حتما ناراحت کننده است ولی ما چاره ای جز پذیرش شرایط نداریم. ولی بخشی هم وجود دارد که همیشه در اختیار ما است و اتفاقا خیلی هم مهم تر و ارزشمند تر است. آن هم مسیر رسیدن به هدف است.
وقتی شما برای رسیدن به هدفی تلاش می کنید در این مسیر از سختی ها، موانع، چالشها و مشکلاتی گذر می کنید که شما را رشد می دهد. زندگی را برای شما معنا دار می کند و از حل مسائل لذت می برید. و نهایتا به حدی از توانایی می رسید که می توانید بارهای بعد هم آن را تکرار کنید. بنابراین اگر یکبار در رسیدن به هدف شکست بخورید، در تلاشهای بعد اگر اتفاقی بیرونی رخ ندهد شما به هدف خود می رسید.
نکته مهم اما این است که لذت رسیدن به اهداف بسیار زودگذر است. خانه، ماشین، مدرک، شرکت، مدال قهرمانی همه اینها خیلی زود برای شما عادی می شود. ولی مسیری طولانی که برای رسیدن به اینها طی می کنید به شما لذت طولانی می دهد و زندگی را برای شما معنا دار می کند.
اگر به موضوع هدف گذاری علاقمند هستی این مقاله بهود من را هم از دست نده:
دیدگاهتان را بنویسید